جزئیات تازه از زندان اوین.

انتقال برخی از محبوسان بند هشت به زندان رجایی‌شهر پس از شلیک گلوله ساچمه‌ای و ضرب و شتم

تجمع خانواده زندانیان

با ‌گذشت بیش از ۱۲ ساعت از اعلام آتش‌سوزی و انفجار در زندان اوین، رسانه‌های حکومتی ایران همچنان خبرهای ضد و نقیضی را در این‌باره منتشر می‌کنند. خانواده برخی از زندانیان، از جمله معلمان و کارگران زندانی در اوین می‌گویند که این زندانیان طی تماس تلفنی کوتاهی گفته‌اند که سالم هستند. اما همسر امیرعباس آزرم‌وند، روزنامه‌نگار مدافع کارگران در اینستاگرام نوشت که ماموران زندان همسرش را کتک زده و با دستبند و پابند به مکان نامعلومی منتقل کرده‌اند.

برپایه آخرین اطلاعات رسیده از زندان اوین، ماموران پیش از انتقال امیرعباس آزرم‌وند و آرش جوهری به زندان رجایی شهر، به آزرم‌وند با تفنگ ساچمه‌ای شلیک کرده و این زندانی را به همراه آرش جوهری با باتوم شدیداً مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند.

آزرم‌وند پیش از این نیز در زندان از دسترسی به خدمات درمان محروم شده بود. دادگاه انقلاب تهران او را به سه سال و هفت ماه حبس محکوم کرده است.

از آرش جوهری، فعال کارگری زندانی نیز به عنوان یکی دیگر از زندانیانی که به مکان نامعلوم منتقل شده است، نام برده می‌شود. او هم به ۱۶ سال زندان محکوم شده است. ابوالفضل نژادفتح و عادل گرجی فعال صنفی دانشجویی نیز از دیگر زندانیان بند هشت هستند که به مکان نامعلوم منتقل شده‌اند.

طبق گزارش‌ها علاوه بر امیرعباس آزرم‌وند، یاشار توحیدی زندانی سیاسی که به اتهام‌های «اقدام علیه امنیت ملی از طریق عضویت در گروه‌های چپ مارکسیستی و تبلیغ علیه نظام» در حبس است نیز با گلوله مشقی زخمی شده است.

همچنین گفته می‌شود یاشار و کاوه دارالشفاء نیز که در بند هشت زندان اوین محبوس بودند به‌ زندان رجایی‌شهر منتقل شده‌اند. با این‌حال همچنان اطلاع دقیقی از وضعیت آن‌ها در دسترس نیست. بهمن دارالشفاء به نقل از دادیار زندان اوین نوشته است که حال این دو برادر زندانی خوب است اما هنوز هیچ تماسی نگرفته‌اند.

مصطفی نیلی، وکیل دادگستری هم در توییتر نوشته است:

«تعدادی از زندانیان سیاسی بند هشت اوین را دیشب پس از پایان درگیری‌ها از بند خارج کرده‌اند و هنوز اطلاعی از مکانی که منتقل شده‌اند، در دست نیست.»

او همچنین گفته که با دادیار زندان اوین صحبت کرده و او وعده کرده است دستور بدهد تمام زندانیانی که تا به حال تماس تلفنی نداشته‌اند با خانواده تماس بگیرند.

اسامی زندانیانی که از بند هشت اوین به مکان نامعلوم منتقل شده‌اند هنوز به صورت کامل فاش نشده است‌.

یک فایل صوتی که به زمانه هم رسیده است تأیید می‌کند که ماموران زندان چند تن از زندانیان بند ۸ را با خشونت از این بند منتقل کرده‌اند.

در این فایل صوتی که از زندان اوین رسیده است، یکی از زندانیان می‌گوید:

«دیشب ساعت یک ربع به ۹ شورش که در بند ۷ زندان اوین شد مامورها از همان اول شروع به تیراندازی کردند، تیراندازی ممتد خیلی وحشیانه که باعث تحریک زندانیان بند ۸ هم شد، بند هشتی‌ها خواستند کمک کنند و جلوی کشتار را بگیرند، و حمله شد به تمام زندانیان بند ۸. تیراندازی مستقیم شد، حدود ۱۰-۱۵ نفر تیر ساچمه‌ای خوردند یک نفر هم نمی‌دانم تیر جنگی یا چی خورد، خون‌ریزی شدید داشته، گلوله از بدنش رد شده [است]. رئیس بند، سرهنگ محمودی و تعداد افراد دیگر که نمی‌دانم کی بودند، گارد آمد و حمله کردند، با باتون زدند، ۴۰-۵۰ نفر از بچه‌ها را بردند، نمی‌دانیم کجا بردند و از دیشب تا الان صدا کتک‌کاری می‌شنویم، حکومت نظامی اینجا راه انداخته‌اند».

آتش سوزی در زندان اوین شامگاه شنبه ۲۳ مهر گزارش شد. رسانه‌های حکومتی و مسئولان دولتی و قوه قضاییه در روایت‌های متناقض ابتدا تلاش کردند ماجرا را به درگیری میان زندانیان تقلیل بدهند. سپس مدعی شدند که تنها در بند چهار زندان که به گفته آن‌ها «اراذل و اوباش» در آنجا نگهداری می‌شوند، درگیری رخ داده و کارگاه خیاطی زندان دچار آتش سوزی شده است.

سخنگوی سازمان اورژانس تهران هم ادعا کرد که در این حادثه فقط هشت نفر مصدوم شده‌اند.

همزمان با اعلام خبر آتش سوزی در زندان اوین خانواده زندانیان و بسیاری از شهروندان در مقابل زندان اوین تجمع کردند.

شاهدان عینی شامگاه شنبه حضور ماموران امنیتی در اطراف زندان را پرشمار توصیف کردند و گفتند که خیابان‌های منتهی به زندان اوین برای جلوگیری از تجمع در مقابل زندان مسدود شده است

ماه رمضان: زمانی برای فربه شدن قیمت‌ها

شروع ماه رمضان در ایران، افزایش نرخ کالاهای اساسی مورد نیاز مردم شدت بیشتری به خود گرفته است. از جمله قیمت هر کیلو خرما به ۱۲۰ تا ۱۵۰ هزار تومان رسیده است. این در شرایطی است که به گفتهٔ محسن رشید فرخی (رئیس انجمن ملی خرما) هیچ کمبودی در این زمینه وجود ندارد.

خرما از کالاهای اصلی مورد مصرف مردم در ماه رمضان است اما افزایش قیمت آن باعث شده که این محصول از سبد غذایی بسیاری از خانوارها حذف شود. در سال گذشته، قیمت هر کیلو خرمای مضافتی، حدود ۴۸ هزار تومان بود. همچنین هر کیلو شیرینی زولبیا و بامیه، بسته به کیفیت محصول بین ۸۰ تا ۱۲۰ هزار به فروش می‌رسد. افزایش قیمت حبوبات هم سبب افزایش ۳۰ درصدی قیمت انواع آش و هلیم شده است. یک کیلوگرم آش و هلیم در مناطق مختلف بین ۶۴ تا ۹۶ هزار تومان قیمت دارد، قیمت‌هایی که پرداخت آن از عهده قشر وسیعی از مردم خارج است.

 شکوه از گرانی
شهروندی که در یکی از فروشگاه‌های جنوب تهران مشغول خرید است، می‌گوید:
«ما هرسال به دلیل آنکه مهمانان زیادی که برای افطار دعوت می‌کنیم، مصرف خرمای بالایی داریم. در سال‌های گذشته شاید در یک ماه بیشتر از ۱۰ کیلو خرما مصرف می‌کردیم. اما امسال به دلیل افزایش عجیب و غریب قیمت خرما، مصرفمان را کاهش دادیم. قیمت یک کیلو خرما ظرف یک سال گذشته، ۳ تا ۴ برابر شده است. مگر من که کارمند هستم چقدر درآمد دارم که باید برای هر کیلو خرما، نزدیک به ۱۵۰ هزار تومان بدهم؟»

شهروند دیگری که زنی میانسال است می‌گوید:
«وقتی قیمتها را چندبرابر می‌کنند، انتظار می‌رود که به همان اندازه هم دستمزدها را افزایش دهند. اما در عمل چنین نیست. برای همین خانواده ما که هر ساله سفره افطار پربرکتی داشته، امسال مجبور شده که بسیاری از اقلام مورد نیاز را از سبد غذایی خود حذف کند.»

یکی دیگر از شهروندان هم که مردی حدوداً ۴۵ ساله و کارگر است، وضع خود را چنین بیان می‌کند:
«در حالت عادی هم ما نمی‌توانیم بسیاری از کالاهای ضروری زندگی عادی را تأمین کنیم. خود من کارگر شرکت برق هستم و دوماه است که ریالی دریافت نکرده‌ام. بعد از کلی اعتراض، هفتم فروردین ۲ میلیون تومان به حساب ما کارگران واریز کرده‌اند. از بُن خرید ماه رمضان هم امسال خبری نیست. من یک خانواده ۵ نفره را از نظر مالی تأمین می‌کنم. یک بسته خرما که الان اینجا ۱۲۰ تومان قیمت خورده، خوراک یک یا دو روز خانواده من است. خُب با این قیمتهای ناعادلانه که لابد بخش اعظم‌اش هم در جیب مافیا و دلال‌ها میرود، من چطور می‌توانم در ماه رمضان، نزد خانواده‌ام خجالت‌زده نباشم؟»

نخستین کنفرانس خبری نازنین زاغری در بریتانیا: در ایران عدالت هیچ معنایی ندارد؛ در ازای دریافت پول آزادم کردند

نازنین زاغری رتکلیف روز دوشنبه ۱ فروردین ۱۴۰۱ در لندن در یک کنفرانس خبری شرکت کرد.
خانم زاغری رتکلیف که برای مدت بیش از پنج سال در ایران زندانی بود، روز پنجشنبه به همراه انوشه آشوری، دیگر زندانی ایرانی-بریتانیایی، از ایران آزاد شد و به بریتانیا بازگشت.
تولیپ صدیق، نماینده محل زندگی نازنین زاغری، در ابتدای این کنفرانس خبری که در یکی از سالن‌های پارلمان بریتانیا برگزار شد، با ابراز خوشحالی نسبت به آزادی خانم زاغری گفت که خواهان انجام تحقیقات درباره اتفاقات پیش آمده برای نازنین و دلیل تاخیر در آزادی او است.
پس از خانم صدیق، ریچارد رتکلیف همسر نازنین در سخنانی ضمن تشکر از وی و اصحاب رسانه برای پوشش خبرهای مربوط به نازنین، نسبت به آزادی همسرش ابراز خوشحالی کرد.
سپس خانم زاغری از تمام کسانی که به بازگشت وی به بریتانیا کمک کرده‌اند، از جمله وکیلش در ایران و همچنین همسر و دخترش قدردانی کرد.
به گفته وی، معنای آزادی تنها زمانی کامل می‌شود که همه زندانیان دوتابعیتی در ایران، از جمله مراد طاهباز، بتوانند به خانواده‌های خود بپیوندند.
او افزود عدالت در ایران معنایی ندارد و نباید شش سال در ایران زندانی می‌بود.
خانم زاغری با اشاره به دوران سخت زندگی در ایران گفت مسیر بازگشت وی به بریتانیا نیز بسیار دشوار بوده است.
نازنین زاغری در بخش دیگری از سخنانش گفت زندانیان پرشمار دیگری در ایران هستند که برای مدت طولانی‌تری نسبت به وی در زندان بوده‌اند و کسی هم اسم آنها را نمی‌داند.
خانم زاغری افزود سرنوشت زندانیان دوتابعیتی نباید به یک توافق سیاسی گره زده شود.
رکسان طاهباز، دختر مراد طاهباز، نیز در سخنانی از بوریس جانسون، نخست‌وزیر بریتانیا، و لیز تراس، وزیر خارجه، خواست برای آزادی و بازگرداندن پدرش به بریتانیا تلاش کنند.
خانم طاهباز گفت اطلاعی از وضعیت مذاکرات درباره پدرش ندارد، و افزود که به او گفته شده بود آقای طاهباز در مرخصی نامحدود خواهد بود و ممنوعیت مسافرتی مادرش هم برداشته خواهد شد.
نازنین زاغری شهروند ۴۳ ساله ایرانی-بریتانیایی است که در سال ۱۳۹۵ هنگام خروج از ایران بازداشت و سپس با ‌اتهامات امنیتی روبرو و به پنج سال زندان محکوم شد. خانم زاغری در سال ۱۳۹۹ و در جریان همه‌گیری کرونا به طور موقت از زندان آزاد شد، اما یکسال بعد دادگاه دوباره او را به مجازات دیگری محکوم کرد.
وی به همراه انوشه آشوری یکی دیگر از زندانیان ایرانی-بریتانیایی که سال‌ها در ایران در حبس بودند، روز چهارشنبه ۱۶ مارس و به دنبال سفر یک روز پیشتر یک هیئت بریتانیایی به تهران، ایران را ترک کردند و در نخسین ساعات پنجشنبه ۱۷ مارس، وارد خاک بریتانیا شدند.

غزاله شارمهد: آزادی نازنین زاغری نشان داد پدر من هم می‌تواند با فشار دولت‌ها آزاد شود

غزاله شارمهد، دختر جمشید شارمهدمی‌گوید که پدرش بالاخره توانسته پس از هفت ماه تماس تلفنی کوتاهی با خانواده داشته باشد.

غزاله شارمهد در گفت‌وگویی با بخش فارسی صدای آمریکا که روز چهارشنبه سوم فروردین انجام شد با اشاره به اینکه پدرش یش از یک سال و نیم است که در زندان انفرادی است، گفت:‌ «بیش از یک سال است که خودم نتوانستم با پدرم صحبت کنم امروز تولدش بود و بعد از هفت ماه به مادرم زنگ زد. به او گفتند غزاله خیلی نگران تو است و با او هم تماس بگیر ولی نگذاشتند با من تماس بگیرد.»

دختر جمشید شارمهد افزود: «در آن تلفن هم مثل همیشه اجازه ندادند حرفی از وضعیت خود بگوید. حتی خبر نداشت آقای آقاسی که وکیلش است چندین بار درخواست تماس و ملاقات با او داشته است.»

غزاله شارمهد با اشاره به کوتاهی تماس انجام شده گفت که «تنها چیزی که پدرم توانست بگوید این است که وضع سلامتی‌اش، فشار خون و دیابتش بدتر شده است… و اینکه زندان انفرادی آثار روحی و جسمی خیلی زیادی روی او گذاشته است.»

غزاله شارمهد افزود: «او اجازه نداشت در مورد پرونده حرف بزند و گفت اگر چنین سوال‌هایی کنید، مجبور می‌شوم گوشی را قطع کنم.»

خانم شارمهد با اشاره به کوتاهی و محدودیت این تماس گفت که «این که ما بعد از هفت ماه توانستیم صدایش را بشنویم و به این تماس راضی هستیم، نشان می‌دهد که وضعیت چقدر بد است.این که به این راضی هستیم که پس از هفت ماه یک بار و برای چند دقیقه فقط صدای پدرم را بتوانیم بشنویم و بدانیم که هنوز زنده است.»

او در پاسخ به این پرسش که با توجه به توافق احتمالی هسته‌ای با ایران، امیدوار است که پدر او هم آزاد شود گفت: «بله تمام امید من به این است الان یک شانسی داریم که در یک سال و نیم گذشته نداشته‌ایم. ما یک سال و نیم است که تلاش می‌کنیم ببینیم جمهوری اسلامی چه می‌خواهد و چطور پدر من می‌تواند آزاد شود و الان معلوم است که چه می‌خواهند.»

غزاله شارمهد با اشاره به آزادی نازنین زاغری گفت: «وقتی دولت ها مثل بریتانیا بخواهند کاری را انجام بدهند، چقدر دستشان باز و ساده است. ریچارد رتکلیف شش سال برای همسرش، نازنین کمپین کرد و معلوم شد بریتانیا شش سال نمی‌خواسته کاری کند ولی به محض این که گفت می‌خواهم آزادشان کنم در عرض دو روز آزاد شدند و او پیش همسرش و فرزندش بازگشت.»

خودسوزی قربانی کودک همسری در بمپور

روز چهارشنبه ۱۱ اسفندماه، یک نوجوان ۱۷ ساله قربانی کودک همسری در شهرستان بمپور واقع در استان سیستان و بلوچستان دست به خودسوزی زد. آسیب‌های جسمی و روانی ناشی از ازدواج در دوران کودکی، ضربات جبران‌ ناپذیری را بر زندگی این کودکان وارد می کند. بارداری ‌های زیر ۱۸ سال، مرگ‌ و میر مادران، افسردگی، اقدام به خودکشی، طلاق، بازماندن از تحصیل و پایداری چرخه فقر فرهنگی و اقتصادی از جمله این آسیب ها است.

به نقل از کمپین فعالین بلوچ، امروز چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰، یک نوجوان ۱۷ ساله در شهرستان بمپور، دست به خودسوزی زده است.

هویت این نوجوان “ف – مارندگانی”، ۱۷ ساله و اهل روستای مارندگان از توابع بخش ایرندگان شهرستان خاش عنوان شده است.

در این گزارش به وضعیت کنونی این نوجوان پس از خودسوزی اشاره ای نشده است.

گفته می‌شود، این قربانی کودک همسری پیش از این اقدام توسط همسرش مورد خشونت خانگی و ضرب و شتم قرار گرفته است.

آمار بالای ازدواج کودکانی که پیش از رسیدن به بلوغ فکری و ذهنی ازدواج می‌کنند از گستردگی این پدیده در ایران حکایت دارد. سن ازدواج در ایران بر مبنای “بلوغ جنسی” تعیین شده در حالی که به گفته کارشناسان، بلوغ جنسی تنها بخشی از ابعاد بلوغ کامل انسان است. رشد، آگاهی، آموزش و آزادی در انتخاب، اساسی‌ترین و انسانی ترین شروط برای تشکیل خانواده است.

آسیب‌های جسمی و روانی ناشی از ازدواج در دوران کودکی، ضربات جبران‌ ناپذیری را بر زندگی این کودکان وارد می کند. بارداری ‌های زیر ۱۸ سال، مرگ‌ و میر مادران، افسردگی، اقدام به خودکشی، طلاق، بازماندن از تحصیل و پایداری چرخه فقر فرهنگی و اقتصادی از جمله این آسیب ها است.

سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.